ابو روح یزید بن رومان اسدی قرشی (درگذشت ۱۳۰ قمری/ ۷۴۸ میلادی)، از قاریان مدینه و راویان سیرهٔ محمد و از موالی آل زبیر بود. اگرچه غالب متقدمین چون ابن سعد، خلیفه، ابن حبان، طبری، ترمذی، دانی و دیگران وفات او را در ۱۳۰ قمری گفته اند، ولی متأخرین ۱۲۰ قمری را ترجیح داده اند و در برخی منابع ۱۲۹ قمری نیز ذکر شده است.
منبع شناسی دوران آغازین اسلام
ابن رومان از فقهای مدینه نیز به شمار می رفته است، ولی چیزی از فقه او دانسته نیست و دانش او در قرائت بر فقهش غالب بوده است. او قرائت را به طریق عرض از عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه فرا گرفت. اینکه او چنان که در برخی منابع آمده از ابن عباس، ابوهریره، ابواُمامه و دیگر صحابه قرائت آموخته باشد، توسط متأخرین مورد تردید قرار گرفته است. با آنکه ابن رومان از قاریان مدینه بود، ولی نه تنها قرائت او همچون مدنیان معاصرش، ابوجعفر از قاریان دهگانه و ابن مُحَیصن از قاریان چهارده گانه، رواج نیافت، بلکه حتی از نظر کثرت نقل در میان قرائات شاذ در ردیف برخی دیگر از قاریان معاصر مدینه چون شیبة بن نصاح نیز قرار نگرفت، چنان که به عنوان نمونه، ابن خالویه تنها در یک موضع از کل قرآن به نقل قرائت او پرداخته است.
اگر بخواهیم با اطلاعات اندک موجود دربارهٔ خصوصیات قرائت ابن رومان سخن بگوییم، باید گفت نظر به اینکه او قرائت را عمدتاً از یک استاد فرا گرفته و از طرف دیگر اینکه در قرائت آن دورهٔ مدینه استحسانات نحوی جایگاهی نداشته، می توان قرائت او را با احتساب برخی خطاهای انتقال، همان قرائت استادش ابن عیاش دانست. احتمالاً عامل متروک شدن روایت ابن رومان را باید ضعف در روایت از او دانست، بدین معنی که راویانی نداشته که در هر طبقه قرائت او را بدون خلط با قرائت دیگران و بدون اجتهاد روایت کنند. به هر حال قدر مسلم این است که دو تن از قاریان هفتگانه، نافع مدنی و ابوعمر بصری از ابن رومان قرائت آموخته اند و این نه تنها مقبولیت قرائت ابن رومان در آن عصر را نشان می دهد، بلکه ابن رومان را به عنوان یکی از حلقه های مهم اتصال در قرائت مطرح می کند.
یکی از ابعاد بارز شخصیت ابن رومان نقش او را در روایت سیرهٔ محمد است. جمعی از بزرگ ترین مورخان و مؤلفان سیرهٔ محمد چون ابن اسحاق، واقدی، مداینی، بلاذری و طبری از روایات ابن رومان به وفور استفاده کرده اند.
منبع شناسی دوران آغازین اسلام
ابن رومان از فقهای مدینه نیز به شمار می رفته است، ولی چیزی از فقه او دانسته نیست و دانش او در قرائت بر فقهش غالب بوده است. او قرائت را به طریق عرض از عبدالله بن عیاش بن ابی ربیعه فرا گرفت. اینکه او چنان که در برخی منابع آمده از ابن عباس، ابوهریره، ابواُمامه و دیگر صحابه قرائت آموخته باشد، توسط متأخرین مورد تردید قرار گرفته است. با آنکه ابن رومان از قاریان مدینه بود، ولی نه تنها قرائت او همچون مدنیان معاصرش، ابوجعفر از قاریان دهگانه و ابن مُحَیصن از قاریان چهارده گانه، رواج نیافت، بلکه حتی از نظر کثرت نقل در میان قرائات شاذ در ردیف برخی دیگر از قاریان معاصر مدینه چون شیبة بن نصاح نیز قرار نگرفت، چنان که به عنوان نمونه، ابن خالویه تنها در یک موضع از کل قرآن به نقل قرائت او پرداخته است.
اگر بخواهیم با اطلاعات اندک موجود دربارهٔ خصوصیات قرائت ابن رومان سخن بگوییم، باید گفت نظر به اینکه او قرائت را عمدتاً از یک استاد فرا گرفته و از طرف دیگر اینکه در قرائت آن دورهٔ مدینه استحسانات نحوی جایگاهی نداشته، می توان قرائت او را با احتساب برخی خطاهای انتقال، همان قرائت استادش ابن عیاش دانست. احتمالاً عامل متروک شدن روایت ابن رومان را باید ضعف در روایت از او دانست، بدین معنی که راویانی نداشته که در هر طبقه قرائت او را بدون خلط با قرائت دیگران و بدون اجتهاد روایت کنند. به هر حال قدر مسلم این است که دو تن از قاریان هفتگانه، نافع مدنی و ابوعمر بصری از ابن رومان قرائت آموخته اند و این نه تنها مقبولیت قرائت ابن رومان در آن عصر را نشان می دهد، بلکه ابن رومان را به عنوان یکی از حلقه های مهم اتصال در قرائت مطرح می کند.
یکی از ابعاد بارز شخصیت ابن رومان نقش او را در روایت سیرهٔ محمد است. جمعی از بزرگ ترین مورخان و مؤلفان سیرهٔ محمد چون ابن اسحاق، واقدی، مداینی، بلاذری و طبری از روایات ابن رومان به وفور استفاده کرده اند.
wiki: یزید بن رومان