(زَ ) (اِمر. ) جلاجل .
زنگدان
فرهنگ معین
لغت نامه دهخدا
زنگدان. [ زَ ] ( اِ مرکب ) زنگله و جلاجل را گویند. ( برهان ) ( آنندراج ). زنگله که زنان بر پای بندند. جلاجل. ( فرهنگ فارسی معین ). زنگله ای که زنان بر پای بندند. ( ناظم الاطباء ). زنگله باشد. ( جهانگیری ).
فرهنگ عمید
= زنگوله
زنگوله#NAME?
کلمات دیگر: