کلمه جو
صفحه اصلی

ببر خوی

فرهنگ فارسی

که خوی ببر دارد

لغت نامه دهخدا

ببرخوی. [ ب َ ] ( ص مرکب ) که خوی ببر دارد. تندخوی : روزی صیادان پیلی وحشی گرفتند بادحرکت ، آتش سرعت ، کوه پیکر، ببرخوی. ( سندبادنامه ص 56 و 57 ).


کلمات دیگر: