نعت مفعولی از چورکیدن در تداول عامه جامه یا پارچه یا پوست اندام و رخسار که چین های پی در پی و بسیار داشته باشند ٠
چوروکیده
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
چوروکیده. [دَ / دِ ] ( ن مف / نف ) نعت مفعولی از چروکیدن در تداول عامه. جامه یا پارچه یا پوست اندام و رخسار که چین های پی درپی و بسیار برداشته باشد. چین و شکن بسیار یافته باشد، کیس شده باشد و یا چروک خورده باشد.
کلمات دیگر: