کلمه جو
صفحه اصلی

اتاعه

فرهنگ فارسی

قی کردن

لغت نامه دهخدا

اتاعه. [ اِ ع َ ]( ع مص ) قی کردن : اَتاع َ القَی ْءَ؛ اعاده قی کرد.


کلمات دیگر: