شکنند. ترازو وزنه و باری که در سنجش ترازو را شکند .
ترازو شکن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ترازوشکن. [ ت َ ش ِ ک َ ] ( نف مرکب ) شکننده ترازو. وزنه و باری که در سنجش ترازو را شکند. سنگین. وزین :
زنان را ترازو بود سنگ زن
بود سنگ مردان ترازوشکن.
زنان را ترازو بود سنگ زن
بود سنگ مردان ترازوشکن.
نظامی.
کلمات دیگر: