( آتش دهقان ) آتشی است که دهقانان پس از حصاد بر باز مانده کشت زنند تا زمین قوت گیرد
اتش دهقان
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( آتش دهقان ) آتش دهقان. [ ت َ ش ِ دِ ] ( ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) آتشی است که دهقانان پس از حصاد بر بازمانده کشت زنند تا زمین قوت گیرد :
فلک چون آتش دهقان زبان کین کشد بر من
که بر ملک مسیحم هست مساحی و دهقانی.
فلک چون آتش دهقان زبان کین کشد بر من
که بر ملک مسیحم هست مساحی و دهقانی.
خاقانی.
کلمات دیگر: