کلمه جو
صفحه اصلی

ترازو ساختن

فرهنگ فارسی

ترازو کردن ساختن و درست کردن ترازو

لغت نامه دهخدا

ترازو ساختن. [ ت َ ت َ ] ( مص مرکب ) ترازو کردن. ساختن و درست کردن ترازو :
ز نارنج اگر طفل سازد ترازو
که نارنج و زر هر دو یکسان نماید.
خاقانی.
رجوع به ترازو کردن شود.


کلمات دیگر: