کلمه جو
صفحه اصلی

زیتون بری

مترادف و متضاد

oleaster (اسم)
زیتون بری

فرهنگ فارسی

زیتون وحشی زیتون الحبش

لغت نامه دهخدا

زیتون بری. [ زَ / زِ ن ِ ب َرْ ری ] ( ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زیتون وحشی. ( فرهنگ فارسی معین ).زیتون الحبش. زیتون الکلبة. اُتُم. عُتُم. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به زیتون الحبش و زیتون شود.


کلمات دیگر: