کلمه جو
صفحه اصلی

خط خطی کردن

فارسی به انگلیسی

scrawl

scrawl, doodle


مترادف و متضاد

stripe (فعل)
راه راه کردن، تازیانه زدن، خط خطی کردن

scrawl (فعل)
خط خطی کردن، خرچنگ قورباغهای نوشتن، بد نوشتن، با شتاب نوشتن، نامرتب و غیر استادانه نقاشی کردن، گشاد نشستن


کلمات دیگر: