صفحه اصلی
خشمناک کردن
بستن
مترادف و متضاد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
مترادف و متضاد
anger
(فعل)
خشمگین کردن، خون کسی را بجوش اوردن، غضبناک کردن، خشمناک کردن، ژکیدن
فرهنگ فارسی
غضبناک کردن اغضاب .
لغت نامه دهخدا
خشمناک کردن. [ خ َ / خ ِ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) غضبناک کردن. اغضاب. ( یادداشت بخط مؤلف ).
کلمات دیگر: