سر در وادارنده
سامد
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
سامد. [ م ِ ] ( ع ص ) سر دروا دارنده. لهوکننده. سرود گوینده. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ) : و انتم سامدون. ( سوره النجم آیه 61 ). بازیگر. ( ملخص اللغات ). || ( اِ ) بازی. ( آنندراج ) ( منتهی الارب ).
دانشنامه عمومی
سامد ممکن است در یکی از این موارد به کار رفته باشد.
(سیستم سامد) سامانه آموزش مداوم دانشگاه علوم پزشکی مشهد
(پروژه سامد) سامانه الکترونیکی ارتباط مردم و دولت
(سیستم سامد) سامانه آموزش مداوم دانشگاه علوم پزشکی مشهد
(پروژه سامد) سامانه الکترونیکی ارتباط مردم و دولت
wiki: سامد
فرهنگستان زبان و ادب
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] ← سامانۀ مدیریت دادگان
کلمات دیگر: