کلمه جو
صفحه اصلی

بی غیرت


مترادف بی غیرت : بی آبرو، بی حمیت، بی ناموس، قرمساق، لوده، ناکس ، بی عار، تن آسا، تنبل، کاهل، لاابالی

متضاد بی غیرت : باحمیت، غیرتمند، زرنگ، کوشا

برابر پارسی : بی رگ، سست نهاد

فارسی به انگلیسی

spiritless, cowardly, zealless, callous


bum, poltroon, sapless, supple


lack of zeal or spirit, cowardice, dastardliness, bum, poltroon, sapless, supple, spiritless, cowardly, zealless, callous

مترادف و متضاد

بی‌آبرو، بی‌حمیت، بی‌ناموس، قرمساق، لوده، ناکس ≠ باحمیت، غیرتمند


nerveless (صفت)
بی غیرت، بی عصب

فرهنگ فارسی

( صفت ) بیناموس بیشرف نامرد.

لغت نامه دهخدا

بی غیرت. [ غ َ / غ ِ رَ ] ( ص مرکب ) ( از: بی + غیرت ) ( در تداول عوام ) بی حمیت. ( آنندراج ). بی ناموس. بی شرف. نامرد و آنکه دارای غیرت و عصبیت نباشد. ( ناظم الاطباء ). بی رگ. که به ناموس خویش رشگن نبود. بی ناموس. بی رشگ. بی حمیت. بی نام و ننگ. بی عار و ننگ. بی عار. ( یادداشت مؤلف ): طَزِع ، طِزیع، طَسِع، طَسیع؛ بی غیرت. ( منتهی الارب ). بی غیرت در حق زن ؛ کَشخان. ( منتهی الارب ). || بی حیا. ( آنندراج ) :
اگر غیرت بری بادرد باشی
وگر بی غیرتی نامرد باشی.
نظامی.
رجوع به غیرت شود.

فرهنگ عمید

کسی که غیرت و تعصب ندارد.

پیشنهاد کاربران

بی آبرو، بی حمیت، بی ناموس، قرمساق، لوده، ناکس، بی عار، تن آسا، تنبل، کاهل، لاابالی، بی رگ، سست نهاد

begger
بی غیرت
!come give uncle a kiss, you beggar
بیا به عموجان یه بوس بده، بی غیرت !

سست رگ

دیوث

بی رگ

کسی که حرمت زنش رو نگه نداره و به زنش خرجی نده و بهش اهمیت نده و دوسش نداشته باشه و زنش بیفته دنبال دیگرون بی غیرته

بی غیرت یعنی بی آبرو کسی که دیگه چیزی براش هم نیست کسی که حتی به ناموس خودش تعرض کنن واکنشی نشون نمیده


کلمات دیگر: