ترید کردن
فارسی به انگلیسی
to soak (bread in soup), to sop
فرهنگ فارسی
اشکنه کردن شکستن نان را در طعام .
نان را در آبگوشت و غیره خیساندن
لغت نامه دهخدا
ترید کردن. [ ت َ / ت ُ ک َ دَ] ( مص مرکب ) اشکنه کردن. شکستن نان را در طعام. ( یادداشت بخط مرحوم دهخدا ). رجوع به ترید و تریت شود.
پیشنهاد کاربران
ترید کردن: [ اصطلاح در تداول عامه] خرد کردن نان در آبگوشت و دوغ و اشکنه تا با آب آن خیس شده و نرم و ترید شود .
( ( پیشخدمت دیزی ها را آورد ، توی سینی گرد بزرگ با مخلفات زیاد . سهراب آب گوشت را خالی کرد توی دو کاسه رویی و گفت "تو ترید کن تا من گوشت بکوبم " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 191. ) )
( ( پیشخدمت دیزی ها را آورد ، توی سینی گرد بزرگ با مخلفات زیاد . سهراب آب گوشت را خالی کرد توی دو کاسه رویی و گفت "تو ترید کن تا من گوشت بکوبم " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 191. ) )
کلمات دیگر: