ولا. [ وَ ](اِ، از اتباع ) هول و ولا؛ هول و دلهره . اضطراب . (فرهنگ فارسی معین از فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ).
هول و ولا
دانشنامه عمومی
پیشنهاد کاربران
هول ُ وَلا:دستپاچه شدن. عجله کردن. دچار اضطراب و تشویش ناشی از کسب وکار . ناشکیبا و نا بردبار . تند تند عمل کردن .
دلهره
حول و وَلا: [ اصطلاح در تداول عامه ]حرص، نگرانی . به حول و ولا افتادن.
( ( "مرجان و مامانش پاک زدند تو باقالی ها . جفتی دارند پس می افتند از هول و ولای کجا عروسی بگیریم چند نفر دعوت کنیم و شام چی و عکاسی کی و سلمانی کجا . جهزیه هم که بماند . " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 137. ) )
( ( "مرجان و مامانش پاک زدند تو باقالی ها . جفتی دارند پس می افتند از هول و ولای کجا عروسی بگیریم چند نفر دعوت کنیم و شام چی و عکاسی کی و سلمانی کجا . جهزیه هم که بماند . " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 137. ) )
کلمات دیگر: