( نافع آمدن ) ( مصدر ) ۱ - سودمند شدن مفیدافتادن . ۲ - اثر بخشیدن : [ از وعده و وعید سخن راند و بلطف و عنف اعذار و انذار مقدم داشت و هیچگونه نافع نیامد ]
نافع امدن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
( نافع آمدن ) نافع آمدن. [ ف ِ م َ دَ ] ( مص مرکب ) سودمند آمدن.مفید افتادن. || مؤثر افتادن. اثر بخشیدن. اثر کردن. فایده بخشیدن : از وعده و وعید سخن راند و به لطف و عنف اعذار و انذار مقدم داشت و هیچگونه نافع نیامد. ( ترجمه تاریخ یمینی ص 157 ).
پیشنهاد کاربران
نافع آمدن : سودمند افتادن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص103 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص103 ) .
کلمات دیگر: