قاطی کردن، عصبانی شدن رجوع شود به [dehkhodaworddetail - 849340b738c040e4a30631606c852fd9 - fa. html قاطی]
یعنی قاطی کردن، دیوانه شدن! تا حدودی توهین هم محسوب میشود
هوالعلیم
قاط زدن: مشوّش شدن، قاطی کردن، دایره ی ذهن وفکر به هم ریختن. . . .
یعنی، بهم ریختن، ناراحت شدن،
قاط زدن: [ اصطلاح در تداول عامه ]قاطی کردن، دیوانه شدن. ( ( زرجو شروع کرد به سوت زدن و بعد راه افتاد و بعد یکهو وسط پیاده رو برگشت و تقریبا داد زد "خبر آدم کوچولو ها را شنیدید ؟اگر یکی پیدا می کردم ، این قدر که الان خوشحالم خوشحال نبودم " آرزو با خودش گفت "به قول آیه طرف پاک قاط زده . " ) ) ( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص66 . ) )