شارژ کردن: [ اصطلاح در تداول عامه ]تزریق انرژی . تقویت کردن ، تجدید انرژی در چیزی .
( ( راه افتادند و شیرین تکه ای نان دا دست آرزو . "شدی عین باطری که مدام ازش کار بکشند وشارژش نکنند باید فکری به حال خودت بکنی ""چکار کنم ؟""شارژ پیدا کن " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 123. ) )
( ( راه افتادند و شیرین تکه ای نان دا دست آرزو . "شدی عین باطری که مدام ازش کار بکشند وشارژش نکنند باید فکری به حال خودت بکنی ""چکار کنم ؟""شارژ پیدا کن " ) )
( ( عادت می کنیم ، زویا پیرزاد ، چاپ 23 ، 1390 ، ص 123. ) )