بیزاری یا خستگی رأیدهندگان از شرکت در انتخابات عمدتاً به دلیل انتخابات مکرر
انتخابات زدگی
فرهنگ فارسی
فرهنگستان زبان و ادب
{voter fatigue} [علوم سیاسی و روابط بین الملل] بیزاری یا خستگی رأی دهندگان از شرکت در انتخابات عمدتاً به دلیل انتخابات مکرر
کلمات دیگر: