کلمه جو
صفحه اصلی

اکید


مترادف اکید : جدی، سخت، شدید، قطعی، مؤکد، محکم

فارسی به انگلیسی

strict


strict, emphatic

فارسی به عربی

صارم

مترادف و متضاد

جدی، سخت، شدید، قطعی، موکد، محکم


strict (صفت)
سخت، محکم، سخت گیر، موکد، محض، اکید

فرهنگ فارسی

محکم، استوار
( صفت ) محکم استوار. یا دستور اکید . دستور قطعی .

فرهنگ معین

( اَ ) [ ع . ] (ص . ) محکم ، استوار، دستور قطعی .

لغت نامه دهخدا

اکید. [ اَ ] ( ع ص ) محکم و استوار. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). وثیق. استوار: سفارش اکید، دستور اکید. ( یادداشت مؤلف ).

فرهنگ عمید

محکم، استوار.

دانشنامه اسلامی

[ویکی الکتاب] معنی أَکِیدُ: نقشه می کشم -تدبیر می کنم
ریشه کلمه:
کید (۳۵ بار)

پیشنهاد کاربران

برابر پارسی واژه ( اَکید ) ، واژه ( فَرسخت ) می باشد.
اکیداً = فَرسختانه
برای نمونه: نمودار اکیداً نزولی = نمودار فَرسختانه کاهشی


کلمات دیگر: