مترادف اکید : جدی، سخت، شدید، قطعی، مؤکد، محکم
اکید
مترادف اکید : جدی، سخت، شدید، قطعی، مؤکد، محکم
فارسی به انگلیسی
strict
فارسی به عربی
صارم
مترادف و متضاد
جدی، سخت، شدید، قطعی، موکد، محکم
سخت، محکم، سخت گیر، موکد، محض، اکید
فرهنگ فارسی
محکم، استوار
( صفت ) محکم استوار. یا دستور اکید . دستور قطعی .
( صفت ) محکم استوار. یا دستور اکید . دستور قطعی .
فرهنگ معین
( اَ ) [ ع . ] (ص . ) محکم ، استوار، دستور قطعی .
لغت نامه دهخدا
اکید. [ اَ ] ( ع ص ) محکم و استوار. ( از اقرب الموارد ) ( آنندراج ) ( غیاث اللغات ) ( ناظم الاطباء ). وثیق. استوار: سفارش اکید، دستور اکید. ( یادداشت مؤلف ).
فرهنگ عمید
محکم، استوار.
دانشنامه اسلامی
پیشنهاد کاربران
برابر پارسی واژه ( اَکید ) ، واژه ( فَرسخت ) می باشد.
اکیداً = فَرسختانه
برای نمونه: نمودار اکیداً نزولی = نمودار فَرسختانه کاهشی
اکیداً = فَرسختانه
برای نمونه: نمودار اکیداً نزولی = نمودار فَرسختانه کاهشی
کلمات دیگر: