کلمه جو
صفحه اصلی

بهم پیوسته

فارسی به عربی

جماعی

مترادف و متضاد

aggregate (صفت)
جمع شده، متراکم، انبوه، بهم پیوسته، جمع امده

compact (صفت)
متراکم، محکم، بهم پیوسته، غلیظ، جمع و جور

collective (صفت)
انبوه، بهم پیوسته، اجتماعی، جمعی، اشتراکی، مشاع

conjunct (صفت)
بهم پیوسته، متحد، متصل

indiscrete (صفت)
بهم پیوسته، غیر مجزا

solute (صفت)
شل، موجود در محلول، صحافی نشده، بهم پیوسته


کلمات دیگر: