برابر پارسی : خیرگی، کاهشِ دید
اکهام
برابر پارسی : خیرگی، کاهشِ دید
لغت نامه دهخدا
اکهام. [ اِ ] ( ع مص ) سست و کند شدن بینایی. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( اقرب الموارد ). کند شدن بصر. ( دهار ) ( تاج المصادر بیهقی ). خیره شدن چشم. ( مؤید الفضلاء ).
فرهنگ فارسی ساره
خیرگی، کاهشِ دید
کلمات دیگر: