کلمه جو
صفحه اصلی

انبوهش

فرهنگ فارسی

[رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرایند جمع‌آوری و گردآوری و هم‌گذاری داده‌ها از دو یا چند منبع [شیمی، مهندسی بسپار]‌ شکل‌گیری گروهی از قطرات یا ذرات یا حباب‌ها یا مولکول‌ها در کنار هم [علوم جَوّ] 1. فرایند ترکیب ویژگی‌های مختلف سطحی مناطق ناهمگون مجاور به‌صورت مقدار میانگین منطقه‌ای 2. انباشته شدن بلورهای برف براثر برخورد آنها به یکدیگر در ‌هنگام سقوط و تشکیل پَرک‌های برف


فرهنگستان زبان و ادب

{aggregation} [رایانه و فنّاوری اطلاعات، شیمی، علوم جَوّ، ، مهندسی بسپار] [رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرایند جمع آوری و گردآوری و هم گذاری داده ها از دو یا چند منبع [شیمی، مهندسی بسپار] شکل گیری گروهی از قطرات یا ذرات یا حباب ها یا مولکول ها در کنار هم [علوم جَو...


کلمات دیگر: