گرنا. [ گ َ ] (اِ) نوعی از ریواس . (شعوری ج 2 ص 291).
گرنا
لغت نامه دهخدا
گرنا. [ گ َ ] ( اِ ) نوعی از ریواس. ( شعوری ج 2 ص 291 ).
گرنا. [ گ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بالا لاریجان ، بخش لاریجان شهرستان آمل ، واقع در 30000گزی شمال رینه هوای آن سرد. دارای 245 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات. راه آن اتومبیل رو است. زیارتگاهی دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ). و رجوع به ترجمه سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 156 شود.
گرنا. [ گ َ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان بالا لاریجان ، بخش لاریجان شهرستان آمل ، واقع در 30000گزی شمال رینه هوای آن سرد. دارای 245 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات. راه آن اتومبیل رو است. زیارتگاهی دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3 ). و رجوع به ترجمه سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 156 شود.
گرنا. [ گ َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا لاریجان ، بخش لاریجان شهرستان آمل ، واقع در 30000گزی شمال رینه هوای آن سرد. دارای 245 تن سکنه است . آب آنجا از چشمه تأمین میشود. محصول آن غلات و لبنیات . راه آن اتومبیل رو است . زیارتگاهی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 3). و رجوع به ترجمه ٔ سفرنامه مازندران و استرآباد رابینو ص 156 شود.
دانشنامه عمومی
گرنا، روستایی است از توابع بخش لاریجان شهرستان آمل در استان مازندران ایران.
wiki: گرنا
گُرنا بمعنای کمربندبازی
گویش مازنی
/gar naa/ نام دهکده ای در بالا لاریجان شهرستان آمل
نام دهکده ای در بالا لاریجان شهرستان آمل
واژه نامه بختیاریکا
( گِرنا ) ( ● ) ؛ روشن کننده؛ مشعلدرا
کلمات دیگر: