کلمه جو
صفحه اصلی

مخته

فرهنگ فارسی

معتدل

لغت نامه دهخدا

مخته. [ م ُ ت َ / ت ِ ] ( ص ) در تداول ، نه سرد و نه گرم از لحاظ طب قدیم. معتدل. ( از یادداشت بخط مرحوم دهخدا ).

گویش مازنی

/meKhte/ به آرامی – به کندی - قراردادی که براساس آن حقوق کارگر(گالش و چوپان) براساس پول رسمی تعیین شود

۱به آرامی – به کندی ۲قراردادی که براساس آن حقوق کارگر(گالش ...



کلمات دیگر: