بند ریسمانی و ریسمان ورسن
ورسن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
ورسن. [ وَ س َ ] ( اِ ) بند ریسمانی و ریسمان و رسن. ( ناظم الاطباء ) ( برهان ) ( آنندراج ).
دانشنامه عمومی
گویش مازنی
/varsen/ نام روستایی در غرب گرگان که تپه ای تاریخی نیز در آن قرار دارد & ایستادن – بلند شدن - بیدار شدن
نام روستایی در غرب گرگان که تپه ای تاریخی نیز در آن قرار ...
۱ایستادن – بلند شدن ۲بیدار شدن
کلمات دیگر: