کلمه جو
صفحه اصلی

نف

فرهنگ فارسی

تخم کاشتن در زمین ٠ یا سفوف خوردن یا سفوف ساختن پست و دوارا ٠

لغت نامه دهخدا

نف. [ ن َف ف ] ( ع مص ) تخم کاشتن در زمین. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از ناظم الاطباء ) ( از متن اللغة ). || سفوف خوردن یا سفوف ساختن پست و دوا را. ( از منتهی الارب ). سف. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ) ( متن اللغة ).

دانشنامه عمومی

نف (به آلمانی: Neef) یک شهر در آلمان است که در کوخم-تسل واقع شده است. نف ۴۹۹ نفر جمعیت دارد.
فهرست شهرهای آلمان

گویش مازنی

/nof/ ناف

ناف



کلمات دیگر: