ورمز
یاداشت:
دوستان گرامی در زبان شناسی و به ویژه به پارسی شناسی دو واژه و یا کلمه را که در هر جاه دیدید، بدانید که از هنگام خورشید پرستی و از هنگام شاه جمشید میباشد.
۱: ور
واژه ( ور ) از هنگام خورشید پرستی است که ( در ) معنی میدهد و در آن هنگام هر چیز را ( ور ) میگفتند. !
یعنی هر چیز را دروازه یک راز میدانستند.
خاور = دروازه خوب ( نژاد خوب )
خورشید = شید دروازه خوبی.
سوریا = ۳ دروازه یابندگی/جویندگی
شاید هم ( ۱۰۰ دروازه جویندگی ) .
در فرهنگ ما ( ۳ ) و ( ۱۰۰ ) مهم اند.
۳ و ۱۰۰ از هنگام جمشید است.
هستی، جان، خرد
۱۰۰ جشن سده ( نوروز )
نوروز هم روز دهقان است و هم جشن سده میباشد.
تسبیح نخستین دستگاه شمار و یا ماشین حساب است که ساخت جمشید میباشد.
ورمز
ورمز = ور، مز
ور = در، دروازه
مز = مرد، زن ( جان )
اهورا مزدا = جان و خرد
مز، مزدا = جان
اهورا = خرد
۳ مهم است.
الفبا پارسی به ( آه ) آغاز میگردد.
آهورا = آه/آ/اه، ور، ا
آه/آ/اه = آواز
آواز = آغاز
آواز = زور
آواز = شور
آواز = فرمان خدا و پیدایش هستی.
ور = در، دروازه
ا = کردن، کردگار
آهورا، اهورا
شور = شه، ور
شه = خوب، به
ور = در
شور خوردن باید نیک باشد.
لغات/واژگان
یعنی زندجان
اشور = دروازه فروزندگی، دروازه جاودانگی
ورمز = دروازه جان، دروازه مرد و زن، دروازه زندگی.
ورمز = پیدا کننده هستی، فرمانروای هستی.
واژه هایی کهن در خود ( ور، در ) دارند.