کلمه جو
صفحه اصلی

قوچاق

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد .

لغت نامه دهخدا

قوچاق. ( اِخ ) دهی است از دهستان تورجان بخش بوکان شهرستان مهاباد، سکنه آن 211 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات ، توتون و حبوب. شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی زنان آنجا جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

دانشنامه عمومی

قوچاق ممکن است به یکی از موارد زیر اشاره داشته باشد:
قوچاق (دیواندره)
قوچاق (سقز)

گویش مازنی

قوی هیکل


/ghoochchaagh/ قوی هیکل

پیشنهاد کاربران

در شهر کاشان قوچاق در زبان عامیانه قدیم در معنی چابک و خوش دست بکار رفته است

این نام ترکی می باشد که دو قسمت است قسمت اول قوچ که همان قوچ کوهی است و قسمت دوم آق که در زبان ترکی محلی یعنی رنگ سفید پس به معنای قوچ سفید میباشد

مجسمه سنگی سفید رنگی از قوچ ( بز کوهی ) در نزدیک این روستا حدود40 سال پیش وجود داشته که توسط قاچاقچیان عتیقه از جایش کنده و به سرقت رفته است نام قوچ آق از همان مجسمه سنگی سفید رنگ است که به شکل قوچ تراشیده شده است و مشخص نیست مربوطه به کدام دوره تاریخی می باشد.


کلمات دیگر: