کلمه جو
صفحه اصلی

مجی

لغت نامه دهخدا

مجی ٔ. [ م َ ] ( ع مص ) ( از «ج ی هَ» ) آمدن. ( تاج المصادر بیهقی ) ( المصادر زوزنی ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ) ( از محیط المحیط ). مقابل ذهاب. ( یادداشت به خط مرحوم دهخدا ) :
چو سوی قبله ، ملوک جهان بپیوستند
به سوی درگه عالی او مجی و ذهاب.
مسعودسعد.
نه بی عبارت او خلق را قیام و قعود
نه بی اجازت او روز را مجی و ذهاب.
عثمان مختاری.
|| آوردن کسی را. || غالب آمدن کسی را به آمدن. ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ).

فرهنگ عمید

آمدن.

دانشنامه عمومی

مختصات: ۳۶°۱۰′۰″ شمالی ۵۳°۱۳′۵۹″ شرقی / ۳۶٫۱۶۶۶۷°شمالی ۵۳٫۲۳۳۰۶°شرقی / 36.16667; 53.23306
مجی، روستایی است از توابع بخش دودانگه شهرستان ساری در استان مازندران ایران.
این روستا در دهستان فریم قرار داشته و براساس آخرین سرشماری مرکز آمار ایران که در سال ۱۳۸۵ صورت گرفته، جمعیت آن ۲۵۹نفر (۶۷خانوار) بوده است.

گویش مازنی

/maji/ از توابع فریم ساری

از توابع فریم ساری



کلمات دیگر: