کلمه جو
صفحه اصلی

نرکی

لغت نامه دهخدا

نرکی. [ ن َ رَ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان اشکور بالا از بخش رودسر شهرستان لاهیجان ، در 43هزارگزی جنوب رودسر و 7هزارگزی جنوب شرقی سی پل ، در ناحیه کوهستانی سردسیری واقع است و 100 تن سکنه دارد. آبش ازچشمه ، محصولش غلات و بنشن ، شغل اهالی زراعت و گله داری و شال بافی است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2 ).

دانشنامه عمومی

نرکی، روستایی از توابع بخش رحیم آباد شهرستان رودسر در استان گیلان ایران است.
این روستا در دهستان اشکور سفلی قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۶ نفر (۶خانوار) بوده است.

(نَرکی) در بامیان افغانستان، به معنی خروس است. ماکی، به معنی مرغ خانگی، شکل مفرد ماکیان است و در بامیان اففانستان به کار می رود. «ما» کوتاه شدۀ ماده است و بدین قیاس، «کی» باید به معنی پرنده باشد.


گویش مازنی

/narekki/ نشانه ی نر بودن – آلت نرینگی

نشانه ی نر بودن – آلت نرینگی


پیشنهاد کاربران

درشت هیکل


کلمات دیگر: