کلمه جو
صفحه اصلی

مجمه

فرهنگ فارسی

سبب آسایش

لغت نامه دهخدا

( مجمة ) مجمة. [ م َ ج َم ْ م َ ] ( ع اِ ) سبب آسایش. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ) ( از ذیل اقرب الموارد ).

مجمة. [ م َ ج َم ْ م َ ] (ع اِ) سبب آسایش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از ذیل اقرب الموارد).


گویش مازنی

/majma/ مجمعه سینی بزرگ از جنس روی، مس یا چوب - طبق مدور مسی لبه دار

۱مجمعه سینی بزرگ از جنس روی،مس یا چوب ۲طبق مدور مسی لبه دار ...


واژه نامه بختیاریکا

( مَجمه ) مجمعه؛ سینی دوار بزرگ

پیشنهاد کاربران

در گویش شیرازی مجومه و مجمه گفته می شود



کلمات دیگر: