( مصدر ) میل داشتن مایل بودن .
رغبت داشتن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
رغبت داشتن. [ رَ / رِ ب َ ت َ ] ( مص مرکب ) میل داشتن. مایل بودن. ( فرهنگ فارسی معین ). خواهان داشتن :
چو پنهان را نمی بینی درو رغبت نمی داری
مرین را زین گرفته ستی به ده چنگال و سی دندان.
چو پنهان را نمی بینی درو رغبت نمی داری
مرین را زین گرفته ستی به ده چنگال و سی دندان.
ناصرخسرو.
پیشنهاد کاربران
دل در کسی/چیزی داشتن
کلمات دیگر: