فشتال
لغت نامه دهخدا
دانشنامه عمومی
فشتال، روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان سیاهکل در استان گیلان ایران است.
این روستا در شهرستان سیاهکل-از توابع لاهیجان، واقع در گیلان- قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۱۷۵۶ نفر (۸۱۰خانوار) بوده است.
این روستا در شهرستان سیاهکل-از توابع لاهیجان، واقع در گیلان- قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۹۰، جمعیت آن ۱۷۵۶ نفر (۸۱۰خانوار) بوده است.
wiki: فشتال
پیشنهاد کاربران
نام روستایی با بیش از400 خانوار در4کیلومتری شهرستان سیاهکل /این روستا ازتوابع شهرستان سیاهکل بوده وکار بیشتر مردم کشاورزی ودامداری وچایکاری وپرورش کرم ابریشم می باشد . فشتال ازدوکلمه فش وتال بوده که فش به معنی یال اسب ( یا همان بش ) وتال یعنی بلند است . و مردم این روستا معمولا یال اسبان خود رابا قیچی زده ونگه می داشتند . این روستا چهار شهید دارد - فشتال دارای دهداری بوده وروستاهای لیشک واسب راهان ازتوابع این روستا می باشند/حیدرخان فشتالی معروف به حیدر دیلمی ازخانهای این روستا بوده که به علت مخالفت با رضا شاه توسط عمال اودرچند مرحله دستگیر شد که سرانجام دررشت اعدام گردیده/سد فشتال یا همان آبگیر بزرگ فشتال معروف به ( سل ) که دردامنه کوه قرار دارد ازکارهای حیدرخان است.
حیدر خان حیدری فرزندآدینه وسکینه، محل سکونت طالشکول دیلمان بود، سه برادر به نامهای قره، جواد وصمد دیوانه داشت. حیدر ویارانش بعلت آزار واذیت وچپاول اموال مردم وتجاوز به نوامیس مردم وبه آتش کشیدن خانه ها، که از ویژگی همه خانها بودواوهم از این قضیه مستثنی نبود، حال نواده گانش بطریقی دیگر راه جدشان راادامه میدهند واستخریکه بدستور پدرتقی خان رادمنش که مالک منطقه بوده وبازحمتهای فراوان مردم ساخته شده رابه این یاغی نسبت مدهند
معنی فشتال بمعنی مکان کوزه وسفال سازی بوده، فش وتال، آثار کوزه سازی در جای جای روستا وجود دارد
فش ازابریشم میاد. تال همان ظرف سفالی
کلمات دیگر: