شلاق تازیانه
شلاغ
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
شلاغ. [ ش َل ْ لا ] ( از ع ، اِ )شلاق. تازیانه. ( یادداشت مؤلف ). رجوع به شلاق شود.
پیشنهاد کاربران
شلاغ : تحریف شَلاک است شل به زبان لری به معنای زخمی کردن است و پسوند اک نیز یک پسوند پهلوی می باشد.
کلمات دیگر: