مجزاءة. [ م َ زَ ءَ ] ( اِخ ) ابن ثوربن عفیرالسدوسی. صحابی و از شجاعان و فاتحان بود. عمربن خطاب ریاست بنی بکربن وائل را بدو واگذاشت و چون پیر گردید عثمان ریاست را بر پسر وی شفیق سپرد. ( از اعلام زرکلی ). و رجوع به همین مأخذ شود.
مجزاءة. [ م َ زَ ءَ ] ( اِخ ) ابن الکوثربن زفربن الحارث الکلابی ، معروف به ابی الورد و از سران سپاه مروان بن محمد ( آخرین امویان شام ) بود. زمانی که دولت از مروانیه برگشت او در «قنسرین » والی بود وسپاه عباسیان را اطاعت کرد و چون یکی از سران سپاه عباسی بر «مسلمةبن عبدالملک » اسائه ادب روا داشت ابوالورد سرکشی کرد و آن سر دسته سپاه را بکشت و شعارامویه را ( تبییض را ) آشکار ساخت و از مردم قنسرین دعوت کرد که با عباسیان مخالفت ورزند و دعوت او اجابت شد و عبداﷲبن علی پیشوای سپاه سفاح در بلاد شام به سوی او رفت و فتنه بزرگ شد و ابوالورد در آن فتنه کشته شد ( 132 هَ. ق. ). ( از اعلام زرکلی چ 2 ج 6 ص 164 ).