کلمه جو
صفحه اصلی

مجلس افروز کردن

فرهنگ فارسی

روشن و منور کردن مجلس

لغت نامه دهخدا

مجلس افروزکردن. [ م َ ل ِ اَ ک َ دَ ] ( مص مرکب ) مجلس افروزی کردن. روشن و منور کردن مجلس و محفل :
شبی کآسمان مجلس افروز کرد
شب از روشنی دعوی روز کرد.
نظامی.
و رجوع به ماده بعدو مجلس افروز شود.


کلمات دیگر: