مجلود. [ م َ ] ( ع مص ) چابک و چالاک گردیدن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). جلادة. جلد. جلودة. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). و رجوع به جلادة و جلادت شود.