گوواره. [ گ َ / گُو رَ / رِ ] ( اِ مرکب ) گهواره = گاهواره = گواره. ( حاشیه برهان قاطع چ معین ). به معنی گهواره و به عربی آن را مهد گویند. ( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به گهواره شود. || گله گاو و گاومیش.( برهان قاطع ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) :
چون شیر شرزه یک تنه می باش در جهان
مانند گاو چشم به گوواره برمدار.
چون شیر شرزه یک تنه می باش در جهان
مانند گاو چشم به گوواره برمدار.
ابن یمین.
رجوع به گله گاو شود.