کلمه جو
صفحه اصلی

نضحیه

لغت نامه دهخدا

( نضحیة ) نضحیة. [ ن ُ ض َ حی ی َ ] ( ع ص ) قوس نضحیة؛ کمان تیردورانداز. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). که بدان بخوبی تیراندازی کنند. ( از المنجد ). نضوح. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به نضوح شود.

نضحیة. [ ن ُ ض َ حی ی َ ] (ع ص ) قوس نضحیة؛ کمان تیردورانداز. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). که بدان بخوبی تیراندازی کنند. (از المنجد). نضوح . (اقرب الموارد) (المنجد). رجوع به نضوح شود.



کلمات دیگر: