کلمه جو
صفحه اصلی

گویانیدن

لغت نامه دهخدا

گویانیدن. [ دَ ] ( مص ) خود رابه گویایی درآوردن : تَمَسلُم ؛ مسلمان گویانیدن. ( ازمنتهی الارب ). || تکلف در گویندگی کردن.


کلمات دیگر: