کلمه جو
صفحه اصلی

نضیره

فرهنگ فارسی

بنت ضیزن بن معاویه السلیحی است پدرش فرمانروای جزیره و شام بود و گاهی به حدود ممالک ایران دست اندازی می کرد شاپور بدفع او لشکر کشید ضیزن به حصار حضر سنگر گرفت و شاپور سه سال آنجا را در محاصره داشت و نضیره که زیبائی شاپور دلش را ربوده بود و به شاه ایران پیغام داد که اگر مرا به همسری بر گزینی راه ورود به قلعه را به تو بنمایم شاپور قول داد و دختر خیانتگر او را به قلعه وارد کرد و پدرش را به کشتن داد .

لغت نامه دهخدا

نضیرة. [ ن َ رَ ] (اِخ ) بنت ضیزن بن معاویة السلیحی است ، پدرش فرمانروای جزیره و شام بود و گاهی به حدود ممالک ایران دست اندازی می کرد، شاپور به دفع او لشکر کشید، ضیزن به حصار حَضر سنگر گرفت و شاپور [ ذوالاکتاف ]سه سال آنجا را در محاصره داشت و نضیرة که زیبائی شاپور دلش را ربوده بود به شاه ایران پیغام داد که اگر مرا به همسری برگزینی راه ورود به قلعه را به تو بنمایم ، شاپور قول داد و دختر خیانتگر او را به قلعه وارد کرد و پدرش را به کشتن داد. در بعض کتب به دنبال این داستان افزوده اند که در شب زفاف نضیرة بخواب نرفت شاپور علت بیدار ماندن او پرسید دختر از خشونت رختخوابش - که حریر آکنده به پر شترمرغ بود - شکایت کرد، شاپور در زیر سینه ٔ او برگ موردی چسبیده دید آن را از تنش برگرفت ، از جایش خون روان شد، از بس نازپرورده و نازک اندام بود. شاپور حیرت زده پرسید که : پدرت ترا با چه غذائی پرورده است که چنین لطیف و نازک بدنی ؟ جوابداد: با سرشیر و شکر و مغز و شراب صافی ! شاپور گفت : تو با آنان که بدینسانت پرورانده بودند چنین کردی ، با دیگران چه خواهی کرد، بر تو اعتماد نشاید.سپس بفرمود تا او را به دو اسب بستند و اسبان را به تاختن آوردند تا دو شقه شد. (از الاعلام زرکلی ج 8 ص 358). و نیز رجوع به معجم البلدان ج 3 ص 291 و الاغانی ج 2ص 35 و معجم ما استعجم ص 454 و تاریخ طبری ج 1 ص 485 ذیل اخبار شاپور ذوالاکتاف و فارسنامه ٔ ابن البلخی ص 62 و عیون الاخبار ج 4 ص 119 و وفیات الاعیان ج 2 ص 196 شود.


نضیرة. [ ن َ رَ ] (ع ص ) جمیلة. تأنیث نضیر است . (از اقرب الموارد). رجوع به نضیر شود.


( نضیرة ) نضیرة. [ ن َ رَ ] ( ع ص ) جمیلة. تأنیث نضیر است. ( از اقرب الموارد ). رجوع به نضیر شود.

نضیرة. [ ن َ رَ ] ( اِخ ) بنت ضیزن بن معاویة السلیحی است ، پدرش فرمانروای جزیره و شام بود و گاهی به حدود ممالک ایران دست اندازی می کرد، شاپور به دفع او لشکر کشید، ضیزن به حصار حَضر سنگر گرفت و شاپور [ ذوالاکتاف ]سه سال آنجا را در محاصره داشت و نضیرة که زیبائی شاپور دلش را ربوده بود به شاه ایران پیغام داد که اگر مرا به همسری برگزینی راه ورود به قلعه را به تو بنمایم ، شاپور قول داد و دختر خیانتگر او را به قلعه وارد کرد و پدرش را به کشتن داد. در بعض کتب به دنبال این داستان افزوده اند که در شب زفاف نضیرة بخواب نرفت شاپور علت بیدار ماندن او پرسید دختر از خشونت رختخوابش - که حریر آکنده به پر شترمرغ بود - شکایت کرد، شاپور در زیر سینه او برگ موردی چسبیده دید آن را از تنش برگرفت ، از جایش خون روان شد، از بس نازپرورده و نازک اندام بود. شاپور حیرت زده پرسید که : پدرت ترا با چه غذائی پرورده است که چنین لطیف و نازک بدنی ؟ جوابداد: با سرشیر و شکر و مغز و شراب صافی ! شاپور گفت : تو با آنان که بدینسانت پرورانده بودند چنین کردی ، با دیگران چه خواهی کرد، بر تو اعتماد نشاید.سپس بفرمود تا او را به دو اسب بستند و اسبان را به تاختن آوردند تا دو شقه شد. ( از الاعلام زرکلی ج 8 ص 358 ). و نیز رجوع به معجم البلدان ج 3 ص 291 و الاغانی ج 2ص 35 و معجم ما استعجم ص 454 و تاریخ طبری ج 1 ص 485 ذیل اخبار شاپور ذوالاکتاف و فارسنامه ابن البلخی ص 62 و عیون الاخبار ج 4 ص 119 و وفیات الاعیان ج 2 ص 196 شود.

دانشنامه عمومی

بر اساس افسانه های عربی، نضیره یک شاهدخت اهل هترا بود که در جریان سقوط این شهر با دیدن شاهنشاه جوان، شاپور یکم، عاشق او می شود.
این داستان در قرون وسطی به خصوص در سده های اولیه اسلامی بسیار محبوب بود و بر روی داستان های عاشقانه دیگر نیز تأثیر زیادی گذاشت. منابع زیادی این ماجرا را روایت کرده اند، از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری.
بر اساس منابع سده های اولیه دوران اسلامی، نضیره (عربی: النضیرة‎) دختر سناتروق (سناتروک) ملک عربایا بود. او در جریان محاصره شهر توسط ایرانیان، با دیدن شاهنشاه ایرانی عاشق او می شود و به همین دلیل به پدر و شهرش خیانت می کند.
نضیره پدرش و نگهبانان شهر را در یک مهمانی مست می کند و پس از آن به ایرانیان راه ورود را نشان می دهند. شهر توسط شاپور فتح می شود و شاه دستور می دهد تا ملک شهر و پدر نضیره را نیز بکشند. پس از آن شاپور به همراه نضیره به پایتخت خود بازمی گردد و با او عروسی می کند.


کلمات دیگر: