کلمه جو
صفحه اصلی

مجلوت

لغت نامه دهخدا

مجلوت. [ م َ ] ( ع ص ) المجلوت الالیة؛ سبک سرین. ( منتهی الارب ) ( از ذیل اقرب الموارد ). رجل مجلوت الالیة؛ مرد سبک سرین و لاغرسرین. ( ناظم الاطباء ).

مجلوة. [ م َ ل ُوْ وَ ] ( ع ص ) مؤنث مجلو. ( ناظم الاطباء ). رجوع به مجلو شود. || عروس جلوه داده. ( منتهی الارب ). عروس بی حجاب. ( ناظم الاطباء ).

مجلوت . [ م َ ] (ع ص ) المجلوت الالیة؛ سبک سرین . (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد). رجل مجلوت الالیة؛ مرد سبک سرین و لاغرسرین . (ناظم الاطباء).



کلمات دیگر: