کلمه جو
صفحه اصلی

غاغا

لغت نامه دهخدا

غاغا. ( اِ ) شیرینی در زبان کودکانی که تازه به سخن آغاز می کنند.

غاغا. ( ع مص ) آوا برآوردن گرگ. ( دزی ج 2 ص 198 ).

غاغا. ( اِخ ) نام وادیی بوده است بشام که امروز آن را وادی جهنم نامند و حجر غاغاطیس منسوب بدانجاست. || نام نهری به ناحیت لوقیا.

غاغا. (اِ) شیرینی در زبان کودکانی که تازه به سخن آغاز می کنند.


غاغا. (اِخ ) نام وادیی بوده است بشام که امروز آن را وادی جهنم نامند و حجر غاغاطیس منسوب بدانجاست . || نام نهری به ناحیت لوقیا.


غاغا. (ع مص ) آوا برآوردن گرگ . (دزی ج 2 ص 198).



کلمات دیگر: