شاعری است که از زمان و سرگذشت او آگاهی دقیقی در دست نیست .
فاخری
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فاخری. [ خ ِ ] ( اِخ ) شاعری است باستانی که از زمان و سرگذشت او آگاهی دقیقی دردست نیست. اسدی در لغت فرس بیتی از او در شاهد واژه «گراز» بمعنی کوزه و قنینه آورده است :
با نعمت تمام به درگاهت آمدم
امروز با گرازی و چوبی همی روم.
رجوع به لغتنامه اسدی شود.
با نعمت تمام به درگاهت آمدم
امروز با گرازی و چوبی همی روم.
رجوع به لغتنامه اسدی شود.
کلمات دیگر: