کلمه جو
صفحه اصلی

فارفین

لغت نامه دهخدا

فارفین. ( اِخ ) شهری در روم. ( ولف ) :
یکی هندیا و یکی فارفین
بیاموختشان زند و بنهاد دین.
فردوسی.
در نسخه های دیگر شاهنامه و از جمله در چ بروخیم ( ج 8 ص 2299 )، فارقین ( با قاف ) آمده است.

فارفین. ( اِخ ) از دیه های ساوه. ( ترجمه تاریخ قم ص 140 ).

فارفین . (اِخ ) از دیه های ساوه . (ترجمه ٔ تاریخ قم ص 140).


فارفین . (اِخ ) شهری در روم . (ولف ) :
یکی هندیا و یکی فارفین
بیاموختشان زند و بنهاد دین .

فردوسی .


در نسخه های دیگر شاهنامه و از جمله در چ بروخیم (ج 8 ص 2299)، فارقین (با قاف ) آمده است .


کلمات دیگر: