۱ - ساییدن غالیه تهیه کردن غالیه . ۲ - خوشبوی ساختن عطر ساختن .
غالیه سودن
فرهنگ فارسی
فرهنگ معین
( ~ . دَ ) [ ع - فا. ] ۱ - ساییدن غالیه . ۲ - عطر ساختن .
لغت نامه دهخدا
غالیه سودن. [ ی َ / ی ِ دَ ] ( مص مرکب ) خوشبوی ساختن. عطاری. غالیه سایی :
چون شب از نافه های مشک سیاه
غالیه سود بر عماری ماه.
هوا در غالیه سودن بخروار.
چون شب از نافه های مشک سیاه
غالیه سود بر عماری ماه.
نظامی.
زمین در مشک پیمودن بخروارهوا در غالیه سودن بخروار.
نظامی.
پیشنهاد کاربران
غالیه سودن برجایی: آنجا را خوشبو کردن
چون شب از نافه های مشک سیاه
غالیه سود بر عماری ماه
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 544 )
چون شب از نافه های مشک سیاه
غالیه سود بر عماری ماه
( هفت پیکر نظامی، تصحیح دکتر ثروتیان، ۱۳۸۷ ، ص 544 )
کلمات دیگر: