کلمه جو
صفحه اصلی

فاشرین

لغت نامه دهخدا

فاشرین. [ ش َ ] ( سریانی ، اِ ) کرمةالسوداء. سیاه دارو. رجوع به فاشرسین و فاشرستین و فاشرا شود.


کلمات دیگر: