فارغ گردانیدن. [ رِ گ َ دَ ] ( مص مرکب ) رجوع به فارغ ساختن و فارغ کردن و فارغ شود.
فارغ گردانیدن
لغت نامه دهخدا
پیشنهاد کاربران
فارغ گردانیدن : آسوده ساختن .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص125 ) .
( مرزبان نامه، محمد روشن ج اول، چاپ دوم، ۱۳۶۷، ص125 ) .
کلمات دیگر: