( مصدر ) تهمت بفسق کسی زدن تفسیق .
فاسق خواندن
فرهنگ فارسی
لغت نامه دهخدا
فاسق خواندن. [ س ِ خوا / خا دَ ] ( مص مرکب ) این ترکیب را صاحب تاج المصادر در ترجمه تفسیق آورده است. فاسق شمردن. تهمت فسق به کسی زدن ، مانند تکفیر. رجوع به فاسق و فسق شود.
کلمات دیگر: